الف:یعنی تاریخ مصرف شیر برای امروزه بخورم اشکال نداره ؟؟؟
من سرم تو گوشی : یادت نمیاد اون سری دو روز از انقضای شیر گذشته بود خوردی هیچیت نشد ؟؟؟؟
بعد این مکالمه هر دو با لبخند شیر به هم تعارف می کردیم خخخخخخخخ
والا بخدا بادمجون بم آفت نداره
وارد اتاق شدم انگار یه چیزی عجیب بود گلدونام نگاه کردم دیدم گلدون آلوئه ورا یه کم کج شده بود برگردوندم چشتون روز بد نبینه سه تا از برگاش کنده شده بود
حال منو تصور کنید دیگه انقدر برای گلا زحمت می کشم اینطوری بشه گفتم :تو خجالت نمی کشی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
الف با ترس و لرز :بالش از دستم افتاد بخدا نفهمیدم
یه کم غر غر کردم تو چرا فلانی چرا اینطوری می کنی مث بچه ها فقط خرابکاری بلدی
الف با چهره ی خبیث ،از تو کشوی میز کامپیوتر اون سه تا برگ مفقود شده رو درآورد.یعنی یه جوری صحنه رو تمیز کرده بود فقط کار خودم بود تشخیص بدم یه چیزی تو اتاق جابجا شده
سکانس بعدی دیروز وارد اتاق شدم عه چرا برگای فلفل تزئینی کج شده ؟؟؟؟یه کم نزدیک تر دیدم یه قسمتیشو شکسته یه جوری صحنه سازی کرده یعنی مونده زیر شکسته بازم جیغ و داد پس اینو چرا اینطوری کردی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
با ترس و لرز :توپ از دستم افتاد !!!!!!
بازم من در حال غرغر ای وای کجا برم ؟این چه وضعشه؟خدایا نجاتم بده ,گلام از دست رفت ...
الف با اون چهره ی خبیث ناک :دهنت سرویس از کجا زود تشخیص میدی ؟؟؟؟؟؟
منم یه کم پیاز داغو زیاد کردم گفتم من مث جنابعالی بی تفاوت نیستم من برای این زندگی ارزش قائلم حواسم به همه چیز هست (خخخخخخ حقش بود)البته اینم بگم تو این مدت ایشون خم به چهره نیاوردن و مشغول بازی بودن
عایا من زیاده روی کردم یا الف داره نسل گلدونام منو منقرض می کنه و حقشه ؟؟!! ای بابا بیچاره گلای نازنینم
کارخوبی کردی همچنان ادامه بده
دو به هم میزنیم.
اگه دعواش نکنی دفعه بعد کلا گلدوناتو نمیبینی
من اینو می شناسم درست بشو نیست
واقعا چشم تیزی داری که فهمیدی ،از ترس اینکه میدونه رو گلدونات حساسی صحنه سازی میکنه باز جای شکرش باقیه
یکی دوتا گلدون نیستا سی تا گلدونه واقعا باید خیلی حساس بود تا فهمید
صحنه سازی کاریه که توش استاده ولی پیش من نه