رفتیم محصولاتو برداشت کردیم به لطف شانسمون و لطف خدای مهربون از هشت میلیون پولی که خرج کرده بودیم شش میلیون ضرر کردیم و دو تومن با ضرب و زور گیرمون اومد .
پول فدای سرم به قول الف چند ماه کار کنم درمیاد غمی نیست ولی اعصاب خردی هایی که به ما تحمیل شد برای تموم شدن کار من گذشت نمی کنم ،چه از الف که گفتم نکن و کار خودشو کرد چه عموم که برای پیش بردن مرحله به مرحله ی کار دق داد مارو به معنای واقعی کلمه ،نمونه ش همین دیروز انقدر معطل کرد برای آوردن یه مشتری برای بار زدن گندم که به عقد دختر عمه م نرسیدیم
برای معطلی و خبر ندادنش که ما منتظر نباشیم یه عذر خواهی نکرد متاسفم واقعا !شاید فکر کنید فقط همین یه مورد بوده ولی باید بگم برای هر مرحله انقدر معطل می کرد و کش می داد که دیگه از توانم خارجِ که توضیح بدم
خدارو شکر فقط تموم شد
+ماجرای ازدواج دختر عمه م هم طولانیه باید یه پست بنویسم سرتونو درد بیارم
من اینجاهم نظر گذاشته بودم امانیست.دوباره مینویسم از رو نمیرم.
چه بد،ان شاالله جبران میشه.
خداروشکر این شراکت تموم شد
شاید درس عبرتی هم برای الف جانت بشه.
فداتم
آره والا درس عبرت شد براش
وای چرا اخه انقدر ضرر
شراکت با کسی که اینجوریه بیشتر آدمو میکشن پایین تا پیشرفت داشته باشی
انشاالله خدا کمکتون کنه
ممنونم عزیزم
امسال سال خوبی برای اونایی که گندم کاشتن نبود خیلی ضرر کردن
ولی ضرر هر چی باشه تلخه وسخت هنشالله خدا چند برابرشو بهتون برگردونه
نمیدونم چرا بعضی ها فکر میکنن ملت رو باید الاف کنن
منتظر هستیم بنویس ما سرمون درد نمیاد
سخت هست ولی ببین چی کشیدیم تو این شراکت که فقط میگیم خداروشکر تموم شد
حتما می نویسم