گندم

رفتیم محصولاتو برداشت کردیم به لطف شانسمون و لطف خدای مهربون از هشت میلیون پولی که خرج کرده بودیم شش میلیون ضرر کردیم و دو تومن با ضرب و زور گیرمون اومد .

پول فدای سرم به قول الف چند ماه کار کنم درمیاد غمی نیست ولی اعصاب خردی هایی که به ما تحمیل شد برای تموم شدن کار من گذشت نمی کنم ،چه از الف که گفتم نکن و کار خودشو کرد چه عموم که برای پیش بردن مرحله به مرحله ی کار دق داد مارو به معنای واقعی کلمه ،نمونه ش همین دیروز انقدر معطل کرد برای آوردن یه مشتری برای بار زدن گندم که به عقد دختر عمه م نرسیدیم 

برای معطلی و خبر ندادنش که ما منتظر نباشیم یه عذر خواهی نکرد متاسفم واقعا !شاید فکر کنید فقط همین یه مورد بوده ولی باید بگم  برای هر مرحله انقدر معطل می کرد و کش می داد که دیگه از توانم خارجِ که توضیح بدم 

خدارو شکر فقط تموم شد 

+ماجرای ازدواج دختر عمه م هم طولانیه باید یه پست بنویسم سرتونو درد بیارم 

نظرات 3 + ارسال نظر
نیلوفر شنبه 28 مرداد 1396 ساعت 18:02 http://talkhoshirin2020.blog.ir

من اینجاهم نظر گذاشته بودم امانیست.دوباره مینویسم از رو نمیرم.
چه بد،ان شاالله جبران میشه.
خداروشکر این شراکت تموم شد
شاید درس عبرتی هم برای الف جانت بشه.

فداتم
آره والا درس عبرت شد براش

مهتاب جمعه 27 مرداد 1396 ساعت 18:44 http://privacymahtab.blogsky.com

وای چرا اخه انقدر ضرر شراکت با کسی که اینجوریه بیشتر آدمو میکشن پایین تا پیشرفت داشته باشی
انشاالله خدا کمکتون کنه

ممنونم عزیزم
امسال سال خوبی برای اونایی که گندم کاشتن نبود خیلی ضرر کردن

آدم برفی پنج‌شنبه 26 مرداد 1396 ساعت 20:56

ولی ضرر هر چی باشه تلخه وسخت هنشالله خدا چند برابرشو بهتون برگردونه
نمیدونم چرا بعضی ها فکر میکنن ملت رو باید الاف کنن
منتظر هستیم بنویس ما سرمون درد نمیاد

سخت هست ولی ببین چی کشیدیم تو این شراکت که فقط میگیم خداروشکر تموم شد
حتما می نویسم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.